جشن سده
یکی از جشن های مهم و قدیمی کشورمون، که میگن حتی از نوروز هم قدمت بیشتری داره، جشن سده ست. این جشن، جشن پیدایش آتشه! فردوسی تو شاهنامه گفته که روزی هوشنگ شاه موقع شکار به طرف ماری سنگی پرتاب کرد. سنگ به سنگ دیگه ای برخورد کرد و جرقه هایی که از این برخورد به وجود اومد، روی بوته خشکی پاشید!
نشد مار کشته و لیکن ز راز ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
و از اون موقع مردم از اون آتیش مراقبت میکنن. میگن سده از همون صد میاد و در واقع صدمین روز از آغاز زمستانه. مردم قدیم از شروع سرما و اول آبان تا ۱۰ بهمن رو ۱۰۰ روز از شروع زمستان میشمردن. از یه طرف هم میگن چون آتیش اومد و شبها رو هم مثل روز گرم و روشن کرد، مردم از اون موقع شبها رو هم همراه روزها میشمردن، و اینطوری تا نوروز ۱۰۰ روز باقی می موند!
مردم معتقد بودن ماه های دی و بهمن، اهریمن نیرومند میشه و بیشتر از همیشه قدرت میگیره. به خاطر همین هم جشن ها و نیایش هایی برای رفتن اهریمن داشتن. مثل شب چله بزرگ و شب چله کوچک یا همون جشن سده. شب دهم بهمن که میشد، مردم آتیش بزرگی که قبلا هیزمش رو به کمک هم تو میدون شهر یا روستا، و یا رو بلندی کوه جمع کرده بودن، روشن میکردن و دورش جمع میشدن؛ نیایش و سرود میخوندن و پایکوبی میکردن.
این جشن یه جشن همگانی و جمعیه و تو بعضی مناطق انقدر رونق داره که تو روز جشن، مدرسه ها رو تعطیل میکنن! کشاورزان از خاکستر آتیش نگه میدارن و بعدا تو مزارعشون میپاشن،چون معتقدن که آتیش به زمین هاشون برکت میده. میوه و شیرینی و نوشیدنی تو جشن فراوونه و مردم دسته جمعی دور آتیش میچرخن و میخونن:
سد به سده، سی به گله، پنجاه به نوروز!
جشن سده مبارک!