جشن آبانگان
یکی از جشن های زیبای ماست که در طول زمان به فراموشی سپرده شده، جشن آبانگان بوده. این جشن در ستایش آناهیتا، ایزدبانوی آب های روان برگزار میشده. دوتا داستان در این مورد هست. اولی میگه که بعد از ۵ یا ۷ سال خشکسالی، روز دهم آبان بارون اومد و خشکسالی از بین رفت؛ و داستان دوم میگه که در این روز پادشاه اون زمان ما بالاخره افراسیاب پادشاه توران رو شکست داد. بعد از اون هرسال مردم روز دهم آبان رو با عنوان آبانگان جشن میگرفتن.
گرچه سهراب سپهری اون زمان نبود، اما مردم کهن به شعرِ “آب را گل نکنیم” خیلی معتقد بودن و آب رو مقدس میشمردن. آلوده ش نمیکردن و اگر سه تا ویژگی اصلیش، یعنی رنگ، بو و مزه تغییر میکرد، ازش برای نوشیدن و شستشو استفاده نمیکردن. حتی اگه میخواستن از آب روان استفاده کنن، کنار رود یه گودال میکندن و آب رو به داخل گودال هدایت میکردن تا آب روان آلوده نشه.
تو این روز مردم و به خصوص زنان، کنار دریا، رود و یا چشمه ها میرفتن و فرشته آب رو نیایش میکردن. اوستای آبزور میخوندن که بخشی از اوستا درمورد آب و آبانه. اهورامزدا رو ستایش میکردن و ازش فراوانی آب رو درخواست میکردن. بعد از به جا آوردن این آداب، جشن و شادی شروع میشد. این ترتیب تمامی جشن های ما بود. با ستایش اهورامزدا و آفرین و نیایش شروع میشد، مردم سرودهایی از اوستا رو میخوندن، و بعد جشن اصلی با هدف گردهمایی مردم، سرور و شادمانی و داد و دهش و بخشش به زیردستان و نیازمندان شروع میشد.
جشن آبانگان در ستایش آب، این مایع ساده ای که حیات ما بهش وابسته س برگزار میشد و ناگفته پیداست که مردمان گذشته چقدر بهتر از امروز ما اهمیت حفظ آب و مراقبت از منابع آب رو درک کرده بودن. جشن آبانگان رو گرامی بداریم و به تقلید از شاعر طبیعت:
آب را گل نکنیم!